امشب را قدر خواهم دانست ... به یاد تمامِ کسانی که هیچکس قدرشان را نمیداند و ندانسته است...! قدر میدانم امشب را برای گفتن دردهای ناگفته...! امشب من به خدا قصه خواهم گفت... قصه ی آدم هایش را ...! از دلتنگی های بی نهایت خواهم گفت... از دردِ بیمار خواهم گفت... از بی گناهیِ یک زندانی... شرمندگی دست های خالیِ یک پدر... اشک های زلالِ یک مادر... پشیمانیِ یک گناهکار... و در آخر طولانی ترین قصه را از دلهای شکسته خواهم گفت... از نا امیدی ها... شکست ها... تنهایی ها... رفتن ها...جدایی ها... از مظلومیت ها خواهم گفت...! تحقیر شدن ها...! من قصه ی درد ها را به خدا خواهم گفت...! امشب را قدر میدانم و درمان درد ها را از خدا برایتان طلب میکنم... اگر قدر دانستید شما هم برای دیگری درمان را از خدا طلب کنید... قدر بدانید یک امشب را...! امشب خدا منتظر شنیدن صدای توست! آیدابیات