یک اسفند سالروز افتتاح مهمانسرای مهرانه است و اینروزها مهرانه چقدر گرمای امید و محبت در دل خود و بیمارانش را مدیون مرحوم مهدوی و دخترانش است!
چه خوشمان بیاید یا نیاید میرسد روزی که مقابل خودمان قرار بگیریم و بگوییم"چه کرده ایم با خودمان؟ و چقدر از ما خیری به دیگری رسیده و مفید بوده ایم؟!"
میرسد روزی که در تنهایی و خلوت خود تنها به اینکه اصلا در زندگی تا الان، چه کرده ایم ؛ فکر کنیم.
اگر آن روز رسید و توانستید حتی یک کار خوبِ خود را به یاد بیاورید؛ هدف از خلقت خود را درک کرده اید.
اما اگر هرچقدر فکر کردید و بعد از گذشت ساعت ها و حتی روز ها نتوانستید هاله ای از کار خوب و مفید را که انجام داده اید به خاطر آورید؛ از همان روز تصمیم بگیرید که مفید باشید.
همه ی ما روزی از این جهان خواهیم رفت و در زیر خروارها خاک دفن میشویم و ثانیه ای فکر کنید به اینکه بعد از ما دیگران از چه ویژگی ما یاد خواهند کرد؟ یا اصلا بعد از مرگ نامی از ما در یاد ها خواهد ماند؟
اگر روزی نبودیم با آمدنِ نام ما بر چهره ها لبخند مینشیند؟ و آیا حسرت نبودن ما را کسی خواهد خورد؟ و بر عکس از اینکه نیستیم بقیه خوشحال میشوند و شاید هم بگویند" خوب شد که دیگر نیست تا از شرش در امان بمانیم."
می بینید؟ زندگی فقط الان و گذراندن وقت نیست؛ زندگی را باید آنگونه که شایسته ی شما و وجود شماست، زندگی کنید.
کاری کنید که اگر روزی رسید و نبودید بقیه از نبودتان ناراحت شوند تا بودنتان!
طوری زندگی کنید که مرگ اسم و رسمتان را هم با خود به زیر خاک نبرد و همچنان از شما به نیکی یاد کنند و حسرت جای خالی شما فریاد دلتنگی را بزند...!
شاید خیلی دور و شاید خیلی نزدیک آنروز برسد؛ پس از همین الان فکر کنید که بعد از شما دیگران از کدام ویژگی تان یاد خواهند کرد؟!
سعادت میخواهد که بعد از مرگت هم، دیگران از تو به نیکی یاد کنند و خیر و مهربانی ات وقتی نیستی هم به دیگری برسد.
و شاید انسانیت به این دلیل است که هیچوقت نمیمیرد با اینکه انسان های زیادی مُرده اند اما مرگ نمیتواند انسانیت را از بین ببرد.
یک اسفند سالروز افتتاح مهمانسرای مهرانه است و اینروزها مهرانه چقدر گرمای امید و محبت در دل خود و بیمارانش را مدیون مرحوم مهدوی و دخترانش است!
برنامه های فرهنگی و مناسبتی بانوان خیر در این مهمانسرا برگزار میشود و شده است سرپناهی برای بیماران و بستگانشان که از راه دور برای درمان آمده اند و اگر مهمانسرا نبود مجبور بودند چادر بزنند و از گرما و سرما و گرسنگی و تشنگی در عذاب باشند چون باید در کنار بیمار خود بمانند...!
این مهمانسرا بهانه ای شده است برای پرکردن اوقات فراغت بیماران که دور از خانه و کاشانه هستند و اولین راه برای تقویت درمان این بیماری و سرطان است !
نه تنها این بیماری بلکه تمام بیماری ها برای درمان و بهبود یافتن، روحیه ی قوی و شاد را نیاز دارند.
ترمیم روحیه برای بهتر شدن اثر درمان که به بهبودی برسد، لازمه ی یک کادر درمان است.
مهرانه توانسته با وجود آدم هایی خوب چون مرحوم مهدوی که نام نیک از خود بر جا گذاشته اند؛ امید و مهربانی را به بیماران نا امید تزریق کند.
مهرانه به خود می بالد که علاوه بر درمان جسم، به فکر ترمیم روح و ایجاد امید هم در بیماران هست، نکته ی خوبی که نمیشود به راحتی از کنارش عبور کرد.
جوری زندگی کنیم ؛ اگر روزی رسید که مقابل خود قرار گرفتیم بدون لحظه ای مکث خوبی هایمان در یادمان بماند!
اینجا مهرانه خانه ی مهربانی ست!
یادداشت: آیدابیات✍️
"روابط عمومی انجمن مهرانه"