گفت‌وگو با نسرین 32 ساله/

مدیرعامل مهرانه بابالنگ‌دراز دنیای واقعی‌ام هست/ پس از یک گریه طولانی با پزشکم به جنگ با سرطان رفتم

نسرین 32 ساله که سال قبل توانسته با همت بابالنگ‌دراز دنیای واقعی‌اش یعنی مهندس اصغر وثوق، مدیرعامل مهرانه پس از گریه‌های طولانی به جنگ با سرطان برود در مرداد ماه امسال خبر بهبودی‌اش را از پزشک متخصصش دریافت کند.

وی که به دنبال شوک وارده از شنیدن خبر فوت ناگهانی برادرش و استرس‌های بعد از آن در سال 94 به سرطان سینه مبتلا گشت به همراه همسرش برای آغاز پروسه درمان به جراح عمومی مراجعه و پس از انجام آزمایشات مربوطه مراحل شیمی‌درمانی و رادیوتراپی خود را به ترتیب در بیمارستان ولیعصر(عج) زنجان و کلینیک رادیوتراپی مهرانه گذراند.

نسرین که روزهای سخت شیمی‌درمانی را به زمستانی سرد و بی‌روح تشبیه می‌کند، از شادی‌های خود در کنار علی برادر و هم‌بازی دوران کودکی‌اش می‌گوید، از روزهایی که بدون علی سپری می‌شود و او باید پس از این تک و تنها و با پوشیدن کفش‌های آهنین و توکل به خدا با بیماری سرطان مبارزه کند.

این بیمار بهبود یافته که در مرداد ماه امسال خبر بهبودی‌اش را از پزشک دریافت کرده و هم‌اکنون تحت نظر است، از مهربانی‌های فرشتگان مهرانه و غریب‎‌نوازی‌های آنان سخن به میان می‌آورد. 

نسرین ارومیه‌ای که پس از ازدواج با همسرش که اهل زنجان است ساکن شهر ما شده عنوان می‌کند: قبل از ابتلا به سرطان خیلی غریب بودم ولی پس از آشنا شدن با مهرانه و بابالنگ‌درازم (مهندس اصغر وثوق، بنیانگذار مهرانه) دیگر خودم را زنجانی می‌دانم و احساس غریبی نمی‌کنم.

وی که بهبودی خود را مدیون وفاداری همسر، کادر مهرانه و پزشکان به ویژه خانم دکتر مقیمی که در کنار تخصصش بهترین مشاور است می‌داند، ملیسا دختر 9 ساله‌اش را بهترین انگیزه برای ادامه زندگی‌ اعلام می‌کند.

نسرین ضمن آرزوی بهبودی برای تمامی بیماران مهرانه را خانه امیدی برای دلشکستگان و مبتلایان به سرطان عنوان می‌کند و از مسئولان و دست‌اندرکاران مجموعه مهرانه قدردانی کرد.