گاهی فراموشی نعمت است...
اغلب از نام فراموشی هم میترسیم، چه رسد به آنکه ناگهان به یاد آوریم که فراموش کرده ایم قولی ، سفارش مهمی ، و انجام وظیفه ای را ...
اما اینبار فراموشی نعمت بود، وقتی "رضا"یی که مدت هاست هرلحظه و هرکجا ، حتی در خواب نیز به یاد دارد که بیمار است و درد میکشد، برای ساعتی فراموش کرده
گرچه دردو بیماری و " سرطان" ست، و به یاد آورد که دنیا هنوز زیباست، عطر زندگی دارد و خدای عاشقان ، میگرداند آن را....
مگر نه آنکه "مهرانه" همه "مهر" است و "عشق" و "امید"؟ امید به تولدی دوباره و سالها زیستن زیر چتر سبز سلامتی؟
اینبار مهرانه ای ها در سالروز تولد "رضا" ، یکی از بیماران مبتلا به سرطان، جشن تولدی زیبا با حضور خیرین مددکار، مدیریت و کادر و دانشجویان واحد انکولوژی بیمارستان، بیماران و خانم دکتر مقیمی ، گرفتند و برای ساعتی فراموش کردند که بیماری هم وجود دارد، چه فراموشی زیبایی....
در این جشن تولد اردیبهشتی هدیه تولدی هم به رضا اهدا شد و شمع های روی کیک تولد به نیت خاموشی بیماری و دردو سرطان ، خاموش شدند
مهرانه ای ها همیشه "با هم هستند" .....